برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 4
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 25
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 23
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 29
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 27
صبح که داشتم خودم رو میکشوندم مدرسه! میگفتم دووم بیار... بعد از ظهر پفک داریم و فرندز... حالا شنیدن خبر رفتن چندلر... اعماق قلبم درد گرفت از این خبر... گرچه میتونستم حدس بزنم زودتر از بقیه از دست میره اما بازم زود و ناگهانی بود. بچههای کلاس دارن امتحان میدن و من نمیدونم میتونم تا آخر کلاس حرفی نزنم یا لب و لوچه آویزونم لو میده چقدر غمگینم... .
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 28
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 29
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 35
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 31
قبل از خواب، یه لحظه توییتر رو نگاه کردم و چشمم روی قتل فجیع داریوش مهرجویی خشک شد! تند تند اخبارو بررسی کردم و صحت داشت. تا خود همین الان کابوس میدیدم، فکر دخترش که وقتی اومده خونه با چه صحنهای رو برو شده از سرم بیرون نمیره... این پیرمرد چیکار کرده بود مگه؟ :(
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 38