پاییز که میشه ما بیاختیار میریم اتاق جمشید، پاییز یهو میآد، تو یه روز، مثه بهار و بقیه. صپ زود بیدار میشی، میبینی حیاط شده طوفان رنگ و رنگ که برپا در دیده میکند... مام مثه عوام الناس، مثه سیاوش قمیشی و کریس دی برگ عقیده داریم پاییز دلگیره، شباش صدای بوف میآد. به جمشید میگیم سرمرگی مهمون نمیخوای، دلمون گرفته؟ میگه بابا کجاش دلگیره، نیگاه نارنگیها رو، نیگا نارنجیا رو، به زبان حال با انسان سخن میگه، خرمالو رو ببین. می گم جمشید نارنجی چیه؟ مهر، آبان، وای از آذر! چه جوری بگذرونیم امسال رو؟ از رادیو چهرازی - لینک + هر پاییز یه روزی داره که دلت بخواد رادیو آسایشگاه چهرزای رو گوش بدی... همین الان فهمیدم پسر همسا,برنمیگرده؟ ...ادامه مطلب