برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 7
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 30
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 28
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 32
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 32
صبح که داشتم خودم رو میکشوندم مدرسه! میگفتم دووم بیار... بعد از ظهر پفک داریم و فرندز... حالا شنیدن خبر رفتن چندلر... اعماق قلبم درد گرفت از این خبر... گرچه میتونستم حدس بزنم زودتر از بقیه از دست میره اما بازم زود و ناگهانی بود. بچههای کلاس دارن امتحان میدن و من نمیدونم میتونم تا آخر کلاس حرفی نزنم یا لب و لوچه آویزونم لو میده چقدر غمگینم... .
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 31
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 33
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 38
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 37
قبل از خواب، یه لحظه توییتر رو نگاه کردم و چشمم روی قتل فجیع داریوش مهرجویی خشک شد! تند تند اخبارو بررسی کردم و صحت داشت. تا خود همین الان کابوس میدیدم، فکر دخترش که وقتی اومده خونه با چه صحنهای رو برو شده از سرم بیرون نمیره... این پیرمرد چیکار کرده بود مگه؟ :(
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 43