شبیه بازاریها شدهام از نوع ایدهش!... دائم گوشیام زنگ میخورد یا به محض اینکه وای فای روشن باشد با هزار و یک نفر باید صحبت کنم. فردا گزارشی از روند کار باید ارائه کنم! و مهندس نون فقط عدد و رقم میخواهد! چقدر باید... امروز تقریبا به استراحت و سر و سامان دادن به کارهای عقب افتاده گذشت. بار هستی تمام شد و کتاب جدیدم با عنوان "نامه به کودکی که هرگز زاده نشد" از اوریانا فالاچی را شروع کردهام. زندگی نامه نویسنده را خواندم... دوره زندگیش با جریانهای فاشیسم ایتالیا همزمان بوده. فاشیسم یک جور ملیگرایی خودکامه است با رهبری موسولینی! یادم افتاد به کاشان گرایی خودکامه به رهبری خودم :) از فالاچی تا حالا کتابی نخواندهام و فکر میکنم جالب باشد :) حیف که با کوهی از درس مواجهام :|
در حال حاضر من و کاظم - فلاسکم، خواهشاً بشناسید که هی نخواهم معرفیش کنم :)))- ته اعماق سالن مطالعه نشستهایم. با گوشی سایلنت و تلگرام کوییت شده. را گوش میکنیم و سعی میکنیم متوجه شویم چطوری میشود یک سنسور طراحی کرد که با استفاده از سنجش فاکتور رشد عروقی، سرطان را پیشبینی کند!
یک کمی کارها سبک شود یک پیراهن چارخانه صورتی شبیه این بالایی به خودم بدهکارم :)
برچسب : نشونویتو, نویسنده : baranm2a بازدید : 180