میگوید دوستت دارم و «دوستت دارم» حالا مثل سربازی شده بیسلاح، تنها میانهی میدان نبرد. نه آنقدر قوی است که صف دشمن را بدرد، نه تماما بیجان که توی تابوت روی دوش به خانههای شهر برش گردانند.
تانزانیای عزیز
+ بوی ماه مهر میاد. خوشحال یا ناراحت نیستم، یه استرس خفیفی رو حس میکنم، استرسی که دهنم رو مورد خدمات قرار داده و از اون طرف میدونم اگه نباشه، اگه این استرس خفیف و دوستداشتنی نباشه افسرده میشم. من سلسله جبال مریمم و کلاً توی آمپاسه که میشه از من یه تعریف کاربردی ارائه داد :) باید بتونم و قویتر باشم. سال پیش برام غیرمفیدترین سال زندگیم بود. امیدوارم امسال شروع خوبی داشته باشه و هدفمندتر و دست پرتر برم جلو. بریم جلو =)
پس از باران...برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 195