قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی...
من دردِ مشترکم
مرا فریاد کن.
ینی ماجراهایی که برای من اتفاق میافته باید ازش کتاب نوشت یا فیلم جنایی ساخت حتی :|
پس از باران...برچسب : این شهر به فروش میرسد,در این شهر به خون خفتن,این شهر کیست حاجت به چیست,این شهر کیست حاجت به کیست,به این شهر سوگند می خورم, نویسنده : baranm2a بازدید : 156