امشب فرمودند که: حیف است طایری چو تو در خاکدان غم...

ساخت وبلاگ

هر بار فکر می‌کنم به لحاظ درسی دیگه سخت‌تر از این شرایط نمی‌تونه وجود داشته باشه، یه جوری میرم توی آمپاس که متوجه میشم خاک توو سر تفکرم :) خلاصه که این روزا... به طور متوسط روزی 4 ساعتم توی مترو و مسیر تلف میشه، بعد یه جوری توی اون آزمایشگاه پسرونه دست به یقه با دستگاه‌های کوفتی‌ام که فقط لحظه شماری می‌کنم غروب بشه جسدم برگرده خوابگاه :| باز فردا هفت صبح همین بساط... . من و آرش و نیما و مهندس ش. فامیلی آرش و نیما رو نمی‌دونم و چون باهاشون صمیمی نیستم مجبورم موقع صدا زدنشون به لقب باشکوهِ آقای چیز متوسل بشم :|

یادمه ملت ده سال پیش فاز نصیحت برمی‌داشتن بهم می‌گفتن یه سال بخور نون و تره، صد سال بخور نون و کره. آقا این کره‌هاش کجاست دقیقا؟ 22 سالش که به نون و تره گذشت!! خالی‌بندی بود کلاً؟ باز دم حضرت حافظ گرم که توی اوج فشار و استرس میری در خونه‌اش، خیلی ریلکس برات یه غزل می‌خونه و نفست که تازه شد، بهت میگه صبر کن و به روزای خوب امیدوار باش، دورِ گردون اگه مطابق مراد تو نبود، اوضاع اینطوری نمی‌مونه و غم مخور و بوی بهبود میاد و خلاصه اینجوریا دیگه :)

پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 175 تاريخ : دوشنبه 19 اسفند 1398 ساعت: 23:46