بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ

ساخت وبلاگ

بله، ‌فردا جایی که زندگی می‌کنم قرنطینه می‌شود.‌ من خواهر و برادرم را نمی‌بینم. باید هر روز و هر ساعت را بشمارم، نگران باشم، نخوابم، عصبانی باشم، زنگ بزنم، به صد نفر زنگ بزنم که: «فلانی، نفست تنگ نمیشه که؟ تب چی؟ مایحتاج خونه رو خریدی؟! ماسک داری...؟»‌ ‌
جیره جوانی‌ام تمام شد حضرات.‌ ‌
من سوال می‌کنم، من فریاد می‌کشم: «چرا ما را می‌کشید؟!» در تیر می‌کشید، در خرداد می‌کشید، در آبان می‌کشید، در بهمن می‌کشید، در اسفند می‌کشید! تمام روز‌های تقویم، روز مرگ ماست. چرا؟ ما چه کرده‌ایم؟! گناه ما چیست؟
‌‌                                                                           امیراحمد کامیار

پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 204 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:34