بعد لینکدین اینجوریه که هر روز یه نفر درخواست جوین شدن به شما رو میده و وقتی اکسپتش کردی میاد مینویسه متشکرم. اگر بنویسی خواهش میکنم میپرسه امکانش هست فرصت آشنایی بیشتر داشته باشم؟! اوایل بحث میکردم و به طرز احمقانهای فکر میکردم مسئولیت دارم ملت رو مجاب کنم لینکدین جای این حرکات نیست و شبکه علمیه! الان نه خواهش میکنم؛ نه بحث میکنم. به سادگی ایگنور میکنم انگار که یارو هیچ وقت وجود نداشته و حتی کم کم دارم قبول میکنم اون پیرمرده که هر روز عکس گل رز میفرسته و میگه تقدیم به بانوی زیبا هم داره وظیفشو انجام میده و من اینور لزوما یه رباتم که فقط میبینه و مدار پاسخگویی براش تعبیه نشده! و اصلا مگه نباید هر روز یه پیرمرد برای آدم گل رز بفرسته و بهش بگه بانوی زیبا! و آدم به هیچ جاش نباشه؟! :) دیدید زندگی خیلی سادهتر از اونیه که سخت گرفته بشه. حیف که دوران بیتفاوتی رو میگذرونم. وگرنه زحمت بنده خدا رو با یه دسته گل گلایل جبران میکردم D: آخ راستی ... اون پیرمرد پارسالی هم همین موقع بود که میخواست طرح دندون مصنوعی به من تقویم کنه :))) فکر کنم شبیه دخترای یه قرن پیشم. این پیرمردا رو یاد دوره پهلوی خدابیامرز میندازم :|
راستی بچهها! توی چند روز اخیر سلیقه موسیقیایی من به آرمین 2afm، تتلو و حسین تهی و رضایا و طعمه تغییر پیدا کرده :| مثلا تو اتوبوس به جای اِبی داشتم "ماری جون" تتلو رو گوش میدادم! خیلی هم راضی بودم. از صبحم از گوگوش این رو هزار بار گوش دادم. یه چیزی تو مغزم خراب شده فکر کنم :/
تازه آزمون جامع هم دارم. این امتحان نکبتم شبیه جوراب داره تو زندگی من کِش میاد. حتی هنو تاریخ دقیقش رو نمیدونم. و قسم خوردم دیگه از آموزش نپرسم! :/ این همه مخاطب گم نشده :) اینجا شاهده که من چقدر پیگیر بودم، خودشون نخواستن دیگه به قول گوگوش آخه میگی چیکار کنم؟
پس از باران...برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 181