می‌‌جویمت...

ساخت وبلاگ

نگفته‌ بودمت که دلم می‌خواست یک روز ولیعصر را بالا و پایین کنیم و آن مغازه فلافلی کثیفش را نشانت بدهم و بگویم عاشق قارچ و پنیرهایش شده‌ام... نگفته بودم گاهی چقدر دلم هوای دستفروش‌های رمان‌های قدیمی انقلاب را می‌کند، هوای چرخیدن وسط فروشگاه فرهنگ و ذوق کردن برای لوازم التحریرهای رنگی‌اش ... هوای عصرهای خنک پارک هنرمندان و تماشاخانه‌هایش را... نگفته بودمت ولی قسم به تک تک چنارهای ولیعصر، پاییزهای تهران تنهایی نمی‌چسبد... .

به کجا مرا کشانی که نمی دهی نشانم؟

پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : می جویمت چنان که,میجویمت چنان که لب تشنه, نویسنده : baranm2a بازدید : 180 تاريخ : يکشنبه 18 مهر 1395 ساعت: 17:33