واقعا صبح میشه این شب؟

ساخت وبلاگ

حدوداً یک ماه پیش با یه شادی زایدالوصف احمقانه از یه قرارداد کوچیک نوشتم. اون موقع که قبول کردم قرار بود یک هفته ازم وقت بگیره و این فرصت رو بهم بده که در یک دنیای تقریبا جدید شیرجه بزنم و شنا کنم. و نهایتا یه مبلغ ناچیز. راستش هنوز پول برام انقدری مهم نشده که بابتش هر کاری رو قبول کنم. و واقعا در قبول این قرارداد ریز علاقه خودم دخیل بود. ولی چی شد؟ نزدیک به یک ماهه که این پروژه شبیه یک هیولای ترسناک داره تمام زمان من رو می‌خوره، از کار و زندگی خودم منو انداخته و با اینکه که کار رو دو هفته‌ای هست تحویل دادم و انصافاً رضایت خودم رو که به قدر کافی کمال گرا هستم جلب کرده، اما هنوز از ترکش‌هاش و سوالات یک آدم زبون نفهم نجات پیدا نکردم. و یک ریال هم دریافت نکردم!

تا به طرف میگی همه چی طبق چک لیست ابتدایی خودتون پیش رفته، مردک سریع میره در موضع ضعف و خودشو لوس می‌کنه که من چقدر شما رو اذیت می‌کنم. من که خنگم و سر در نمیارم و هر چی شما بفرمایید و فلان... بنابراین دهن من دوخته میشه و  دلم به حالش می‌سوزه و باز ساعت‌‌ها روی اون پروژه وقت می‌ذارم و باز فردا روز از نو و روزی از نو.

حرکت امین در برخورد با این قضییه جالبه. هی بهم میگم محکم باش و دیگه تا پول پرداخت نکرده کاری انجام نده و ... . دست آخر که ضعف و استیصال من رو در گرفتن حقم می‌بینه؛ گولاخ بازی در میاره که برم یه جوری حالشو بگیرم که راه محل کارشو گم کنه؟! خب یکی هم نیست بهش بگه بذار اونایی که قبلاً حالشونو گرفتی از بیمارستان مرخص بشن. بعد :))))))

وضعیت این ترم هم که کلا روی هواست. نمی‌دونیم از هفته بعد امکان بازگشایی دانشگاه هست یا نه. اگه باز بشه باید دید تمهیداتشون برای کرونا نگرفتمون چیه؟ :| اگر باز نشه نگه داشتن این ترم کار چندان منطقی‌ای نیست. چون کار ما آزمایشگاهیه. و توی این تایم زمانمون داره میره و هیچ استفاده‌ای نمی‌تونیم بکنیم. از طرفی اگر بعداً طول تحصیلمون زیاد بشه وارد سنوات غیرمجاز میشیم. پس اگه کلا این ترم رو حذف کنیم شاید راه حل بهتری باشه.

خلاصه همه چی شکل پیچیده و برزخی‌ای به خودش گرفته. ولی فعلا تنها خواسته‌ام از خدا سلامت ملت و نجات خودم از دست اون قرارداد سوهان روح و روانه. در حال حاضر یه حرکت مثبت روزانه دارم انجام میدم که یه کم بهم انگیزه میده. اجازه بدید اگه تونستم ادامه‌ش بدم و جا نزدم بعداً بیشتر در موردش بنویسم.

پس از باران...
ما را در سایت پس از باران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 182 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 8:34