سوره ضحی
یه علامتی روی ضبط صوتهای قدیمی شبیه این << بود که صدا رو به شکل مسخرهای تند میکرد و میرفت جلو! حس میکنم در حال حاضر به یه دونه از این دکمهها احتیاج دارم که بره بره جلو تا برسم به جایی که وضعیت استیبلتره. که بدونم چی باید از زندگی بخوام و بعد دوباره برگردم عقب و با آرامش این مسیرو طی کنم!
فکر میکنم هر تصمیمی که الان میگیرم هر چند جزیی و به ظاهر بیاثر؛ میتونه بعدها توی زندگیم خیلی تاثیرگذار و مهم باشه. چیزی شبیه به اثر پروانهای در تئوری آشوب. برای همین گیجم! خستهام... نمیدونم چی درسته و چی غلط. مثل وقتایی که کتاب میخونم و یواشکی یه نگاه به فصل آخرش میندازم؛ یه تصویر از آینده میخوام!!
برچسب : نویسنده : baranm2a بازدید : 216