درخشش ابدی یک ذهن آشفته

صندلی عقب ماشین نشسته‌ام. خسته‌ام خیلی خسته. بارون میاد. کلی آهنگ شاد کوچه بازاری داره پخش میشه. آرشیو آهنگای عروسی... در آغوش باد من رفتم از یاد، سکوت این قلب شکسته‌ام شده فریاد! سرمو تکیه میدم به عقب. دلم می‌خواد بخوابم. بیرون رو نگاه میکنم... قم 95 کیلومتر، هر 5 کیلومتر تابلو زده. به ساعتم نگاه میکنم، تایم میگیرم. 5 کیلومتر رو در عرض 3 دقیقه میره. میشه کیلومتری 36 ثانیه یا سرعت متوسط ِ 100 کیلومتر در ساعت. پلکام سنگین میشه ولی نگاه میکنم به سرعت سنج. گاهی 95.. گاهی 110. حرکتش شتاب داره. فرمول شتاب چی بود؟ تغییرات سرعت به زمان. شتاب لحظه‌ای چی بود؟ مشتق سرعت در لحظه‌ی t یا مشتق دوم تغییرات x. چشامو میبندم سعی میکنم به آهنگ گوش بدم. عاشقت شدم ریزه ریزه... ولی فرمولا از سرم نمیرن بیرون. سعی میکنم معادله‌شو تشکیل میدم. لعنتی! خوابم میاد. سرم درد می‌کنه تو برزخم انگار... چقدر جا به جا شدیم؟ مساحت زیر نمودار سرعت - زمان. مبحث سینماتیک فیزیک جلو چشمم رژه میره. بنویس! متحرکی با سرعت اولیه ... 39 دقیقه دیگه قمیم. اینا رو من کجا خونده بودم؟ پیش دانشگاهی...تو رو من، من تو رو، تو رو من، من تو رو دوست دارمت. کاش نخونه... کاش برم بیرون با سرعت بدوم. اه نه با سرعت نه! فقط بدوم. همه چی از ذهنم پاک شه. برم هنر بخونم. نقاشی... موهامو فر کنم، رنگ روشن. عینک گردالی بزنم با مانتوهای گشاد گل‌دار... اسمس میاد. یه ابلهی پرسیده از کدوم فرمولای فصل دوم گشتاور فیلامنت رو حساب کنه. حس می‌کنم فضا-زمان دور سرم می‌چرخه. خاموش می‌کنم گوشی رو... خیلی خسته‌ام. سرم درد میکنه. چرا نمی‌رسیم؟